Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (5460 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Ich möchte ein Zimmer für drei Personen. U من یک اتاق برای سه نفر می خواهم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Ich möchte ein Zimmer für morgen reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای فردا رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für drei Nächte reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای سه شب رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für den einundzwanzigsten Juni reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای ۲۱ ژوین رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für eine Person [zwei Personen] reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای یک نفر [دو نفر] رزرو کنم.
Other Matches
Ich möchte ein Doppelzimmer. U من یک اتاق دو نفره می خواهم.
Ich möchte ein Einzelzimmer. U من یک اتاق یک نفره می خواهم.
Kochnische {f} U گوشه اتاق برای آشپزی
Ich möchte ein Zimmer für eine Nacht reservieren. U من میخواهم یک اتاق برای یک شب رزرو کنم.
Ich werde dazu ein Cisco-Ticket eröffnen und im Laufe des Tages eine Statusrückmeldung dazu geben. U من یک سیسکو تیکت باز خواهم کرد و در طول روز وضعیت آن را هم اعلام خواهم کرد.
Zimmer frei U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Gästezimmer {n} U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Privatzimmer {n} U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Wie viel kostet ein Zimmer für zwei Personen? U بهای یک اتاق برای دو نفر چقدر است؟
Mehrbettzimmer nur für Frauen U اتاق چند تخت خوابه فقط برای بانوان
Ich möchte zwei Sitzplätze. U من دو تا نشیمنگاه می خواهم.
Ich möchte etwas zum Essen. من غذا می خواهم.
Ich möchte einen Liegewagenplatz. U من یک تختک می خواهم.
Ich brauche Benzin. U می خواهم بنزین بزنم.
Ich möchte gerne zu Herrn ... U من می خواهم آقای ... را ببینم.
Ich möchte ein Zweibett-Schlafabteil. U من یک واگن با دو تختخواب می خواهم.
Ich möchte nach Schiraz. U من می خواهم به شیراز بروم.
Ich möchte noch eine Nacht bleiben. U من یک شب دیگر می خواهم بمانم.
Ich möchte mich beschweren. U من می خواهم شکایت بکنم.
Ich gehe der Sache nach. U من موضوع را دنبال خواهم کرد.
Ich möchte meine Reservierung stornieren. U من می خواهم رزروم را لغو بکنم.
Zuerst möchte ich sagen, dass ... U نخستین همه می خواهم بگویم که ...
Nichts für ungut! U نمی خواهم توهین کنم!
Ich möchte einen Sitzplatz am Fenster. U من یک صندلی کنار پنجره می خواهم.
Ich möchte einen Schlafwagenplatz. U من یک جا در واگن تختخواب دار می خواهم.
Ich möchte meine Reservierung ändern. U من می خواهم رزروم را تغییر بدهم.
Ich möchte meine Reservierung bestätigen. U من می خواهم رزروم را تایید کنم.
Ich möchte gerne zu Herrn ... U من می خواهم آقای ... را ملاقات کنم.
Ich möchte einen Sitzplatz reservieren. U من می خواهم یک نشیمنگاه رزرو بکنم.
Ich möchte ein Auto mieten. U من یک خودرو می خواهم کرایه کنم.
Ich möchte einen Sitzplatz am Gang. U من یک صندلی نزدیک به راهرو می خواهم.
Ich möchte mein eigenes Zuhause haben. U من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
Ich werde es mir überlegen. U در این خصوص فکر خواهم کرد.
Ich werde einen Prozess anstrengen. U من دعوی حقوقی را آغاز خواهم کرد.
Eine Fahrkarte nach Abadan. U یک بلیط [قطار یا اتوبوس] به آبادان می خواهم.
Ich möchte mich ausziehen. U من می خواهم [لخت بشوم] لباسهایم را در بیاورم.
Ich mache das schon. U من این کار را انجام خواهم داد.
Ich will Sie nicht länger aufhalten. U نمی خواهم که خیلی معطلتان کنم.
Lassen Sie sich nicht abhalten! U نمی خواهم مزاحم شما باشم!
Ich werde dir zuliebe darauf verzichten. U من بخاطر تواز آن دست خواهم برداشت.
Ich will mich dazu nicht äußern. U من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
Ich möchte meine Internt Wertkarte wiederaufladen. U کارت اینترنتی ام را می خواهم دوباره شارژ بکنم.
Ich möchte mir alte Münzen ansehen. U من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
Sie müssen mich anhören. U شما باید به من گوش بکنید [ببینید چی می خواهم بگویم] .
Wenn ich nur daran denke, kommt es mir schon hoch! U وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
Ich möchte morgen früh [mittag, abend] um ... Uhr abfahren. U من می خواهم فردا صبح [ظهر شب] ساعت ... حرکت کنم.
Ich brauche bleifrei [Normal, Super, Diesel] . U بنزین بدون سرب [معمولی. سوپر. دیزل] می خواهم بزنم.
Ich werde ihn morgen anrufen - oder nein, ich versuch's gleich. U من فردا با او [مرد] تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
Zimmer {n} U اتاق
Boden {m} U کف اتاق
Falltür {f} U در کف اتاق
Raum {m} U اتاق
Fußboden {m} U کف اتاق
Empfangszimmer {n} U اتاق پذیرایی
Dachstube {f} U اتاق زیرشیوانی
Fremdenzimmer {n} U اتاق اجاره ای
Einbettzimmer {n} U اتاق یک تختخوابه
Diele {f} U تخته کف اتاق
Bootsvermietung {f} U کرایه اتاق
Beratungszimmer {n} U اتاق مشاوره
Fußbodenbelag {m} U کف پوش اتاق
Fußbodenbelag {m} U پوشش کف اتاق
Ankleidezimmer {n} U اتاق رخت کن
Billardzimmer {n} U اتاق بیلیارد
Einbettzimmer {n} U اتاق یک نفره
Bootsverleih {m} U کرایه اتاق
Ankleideraum {m} U اتاق رخت کن
Folterkammer {f} U اتاق شکنجه
Bohnerwachs {n} U واکس کف اتاق
Estrich {m} U مصالح کف اتاق
Besprechungszimmer {n} U اتاق کنفرانس
Doppelzimmer {n} U اتاق دو تخته
Badezimmer {n} U اتاق حمام
Familienzimmer {n} U اتاق خوانوادگی
Doppelzimmer {n} U اتاق دونفره
Einzelzimmer {n} U اتاق یکنفره
Was für ein charmantes Zimmer! U چه اتاق فریبایی!
Kinderzimmer {n} اتاق بچه
Verhandlungssaal {m} U اتاق دادگاه
Kreißsaal {m} U اتاق زایمان
Wartezimmer {n} U اتاق انتظار
Hobbyraum {m} U اتاق سرگرمی
Schwesternzimmer {n} U اتاق پرستار
Amtsstube {f} U اتاق دفتر
Einzelzimmer {n} U اتاق یک نفره
Amtsstube {f} U اتاق اداره
Arbeitszimmer {n} U اتاق مطالعه
Notaufnahmestelle {f} U اتاق عمل اورژانس
Unfallstation {f} U اتاق عمل اورژانس
Notfallaufnahme {f} U اتاق عمل اورژانس
Das Zimmer ist schmutzig. U اتاق کثیف است.
Es gibt ein Problem mit meinem Zimmer. U اتاق من اشکال دارد.
Notfallstation {f} U اتاق عمل اورژانس
Erker {m} U شاه نشین [اتاق]
Cockpit {n} U اتاق خلبان [هواپیما]
abwesend vom Computer U دور از کامیوتر [در اتاق چت]
Es gibt kein [warmes] Wasser. U آب [گرم] نیست. [در اتاق]
Dachstube {f} U اتاق زیر شیروانی
Dachkammer {f} U اتاق زیر شیروانی
Dachboden {m} U اتاق زیر شیروانی
Rettungsstelle {f} U اتاق عمل اورژانس
Dreibettzimmer {n} U اتاق سه تخت خوابه
OP-Schwester {f} U پرستار اتاق عمل
nicht an der Tastatur U دور از کامیوتر [در اتاق چت]
Notaufnahme {f} U اتاق عمل اورژانس
eigenes Bad U با حمام [اتاق هتل]
Ich möchte ein Dreibettzimmer. U من یک اتاق سه تخته میخواهم.
Arbeitszimmer {n} U اتاق کار [کارگاه ]
Klausur {f} U اتاق راهبان [دین]
Operationsschwester {f} U پرستار اتاق عمل
Coupé {n} U اتاق داخل ترن
Ich nehme es. U من این [اتاق] را برمیدارم.
Arbeitszimmer {n} U اتاق کار یا تدریس [در خانه]
Haben Sie etwas mit Aussicht? U با منظره دارید؟ [اتاق هتل]
Rinder [Zimmer] in übelstem Zustand U دام [اتاق] در بدترین وضعیت
gemischtes Mehrbettzimmer {n} U اتاق چند خوابه مختلط
Maria ist im Zimmer nebenan. U ماری در اتاق پهلویی است.
Haben Sie etwas helleres? U روشنتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas günstigeres? U ارزانتر از این دارید؟ [اتاق]
Das Zimmer ist stinkig. U اتاق بوی گند می دهد.
Das Zimmer ist laut. U اتاق [در جای] پر سروصدایی است.
Darf ich ein Zimmer sehen? U اجازه دارم یک اتاق را ببینم؟
Das Zimmer ist verschimmelt. U اتاق کپک زده است.
Haben Sie etwas größeres? U بزرگتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie ein Zimmer? U یک اتاق دارید؟ [گفتگو روزمره]
Haben Sie etwas kleineres? U کوچکتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas besseres? U بهتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas ruhigeres? U ساکت تر از این دارید؟ [اتاق]
Ich möchte ein Doppelbettzimmer. U من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
Das Zimmer ist verraucht. U اتاق دود گرفته است.
Bleikammerverfahren {n} U فرایند اتاق سربی [شیمی]
Eines Tages möchte ich ein Pferd haben, das ganz mir gehört. U روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
Wir müssen das Zimmer in Ordnung bringen. U ما باید اتاق را آماده [مرتب] کنیم.
Darf ich ein anderes Zimmer sehen? U اجازه دارم یک اتاق دیگری ببینم؟
Wann muss ich das Zimmer verlassen? U کی باید از اتاق [هتل ] بیایم بیرون؟
nur mit Waschbecken U فقط با دست شویی [اتاق در هتل ]
Haben Sie etwas auf einer niedrigeren Etage? U در طبقه پایینتر دارید؟ [اتاق هتل]
mieten U اجاره کردن [اتاق و آپارتمان و غیره]
Dachbodenleiter {f} U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Dachbodenleiter {f} U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Das Zimmer ist zu heiss [kalt] . U اتاق بیش از حد داغ [سرد] است.
Das Zimmer ist muffig. U اتاق بوی ناگرفته پوسیده دارد.
mieten U کرایه کردن [اتاق و آپارتمان و غیره]
Bett im Mehrbettzimmer {n} U تخت خواب در اتاق چند تختخوابه
Wie viel Betten pro Zimmer? U چند تا تخت خواب در هر اتاق [هست] ؟
Haben Sie etwas auf einer höheren Etage? U در طبفه بالاتر دارید؟ [اتاق هتل]
Bude {f} U اتاق خصوصی [در خانه] [اصطلاح روزمره]
Wie viel kostet ihr günstigstes Zimmer? U قیمت ارزانترین اتاق شما چقدر است؟
Suite {f} U اتاق [با آشپزخانه کوچک و حمام و میز نهار]
Wie kann ich das Zimmer kühler [wärmer] machen? U چطور می توانم اتاق را سردتر [گرمتر] بکنم؟
Haben Sie WLAN im Zimmer? U شبکه بیسیم رایانه در اتاق دارید؟ [در هتل]
Hotelzimmer sind dort ziemlich teuer. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
fliessendes Wasser U دستشویی در اتاق است ولی توالت و حمام نیست [مهمانسرا]
Haben Sie ein rollstuhl-gängiges Zimmer? U شما یک اتاق که قابل دسترس صندلی چرخ دار باشد دارید؟
Nach dem Essen zieht er sich gerne in sein Arbeitszimmer zurück. U پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
A- Du meinst ich sollte zwei Tage für die Prüfung üben, um sie zu bestehen. Ich werde drei Tage dafür üben. B- Dann, nur zu! U الف - منظورت اینست که من باید دو روز تمرین کنم تا امتحان را قبول بشوم. من سه روز تمرین خواهم کرد. ب - خوب پس خدا بیشتر قدرت بده!
Lasterhöhle {f} U اتاق ترسناک و وحشتناک [اصطلاح تحقیر آمیز] [اصطلاح روزمره]
Ansteckbukett {n} U دسته گلی که برای زدن روی مچ دست تهیه میشود [برای جشن فارغ التحصیل از دبیرستان]
Wir ersuchen um eine Vorlaufzeit von mindestens zwei Wochen [damit wir] [für etwas] [vor etwas] . U درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] .
für mich allein U تنها برای من [برای من تنهایی]
dediziert <adj.> U اختصاصی [برای کار خاص] [برای مقصود خاص] [رایانه شناسی]
zu Ihrer Information U برای آگاهی شما [برای اینکه شما آگاه باشید]
zur Information U برای آگاهی شما [برای اینکه شما آگاه باشید]
eigen <adj.> U اختصاصی [برای کار خاص] [برای مقصود خاص]
fest zugeordnet <adj.> U اختصاصی [برای کار خاص] [برای مقصود خاص]
eigens [dafür] eingerichtet <adj.> U اختصاصی [برای کار خاص] [برای مقصود خاص]
sich um etwas [Akkusativ] raufen U هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
sich um etwas reißen U هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
Jemanden für etwas besonders empfänglich [anfällig] machen U کسی را برای چیزی مستعد کردن [زمینه چیزی را برای کسی مهیاساختن ]
per U برای هر
pro U برای هر
für U برای هر
für [ Akkusativ] <prep.> U برای
zum Beispiel برای مثال
zum Beispiel برای نمونه
Zum Beispiel? U برای مثال؟
Gleichfalls. برای تو هم همینطور.
deswegen <conj.> U برای اینکه
Ewig U برای همیشه
für die Zukunft U برای آینده
fernerhin <adv.> U برای آینده
künftig <adv.> U برای آینده
um zu ... U برای [اینکه]
als Rache [für] U انتقام [برای]
alternativ [zu] <adj.> U دیگری [برای]
weil <conj.> U برای اینکه
denn <conj.> U برای اینکه
da <conj.> U برای اینکه
um ... zu U برای [اینکه]
und zwar <adv.> U برای مثال
zum Kochen geeignet <adj.> U برای آشپزی
Ewigkeit {f} U برای همیشه
eine Übernachtungsmöglichkeit {f} U خوابگاه برای یک شب
Bemühungen {pl} [um] U تلاش [برای]
Bemühungen {pl} [um] U کوشش [برای]
zur Ansicht U برای بازرسی
für alle U برای همه
auf die Dauer U برای ادامه
Sie <pron.> U شما [رسمی برای تو]
Bauholz {n} U چوب برای ساختن
Recent search history Forum search
1حروف الفبا و نشانه ها
3was bedeutet Präteritum in Farsi?
1zwar
2Arschloch
1برای رشد به درون خود نفوذ و سفر کنید
1برای شاد کردن دیگران باید بعضی وقتها هم باخت
2براى همه شما!
2Maazouriat dashtan...Z.B:Ich kann nicht es dir erzählen ,ich bin ..?
2Eine Bitte an Web Master!:-): Wir müssen jedesmal "(code amniati) schreiben bei jeder Frage..das nimmt viel Zeit:-(( und man verzichtet langsam auf diese Website..ich mag Ihre Website sehr ..aber..
2ich habe gesorgt ich werde gesorgt haben was bedeutet
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com